تقدیر از 20 سال روزنامه نگاری/ توصیف هادی خانیکی از علی صالح آبادی: سیاستورزی که به روزنامهنگاری روی آورد
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۲۶۷۴
به گزارش جماران؛ هادی خانیکی، استاد ارتباطات، در یادداشتی در روزنامه ستاره صبح نوشت:
فکر میکنم دو موضوع هست که تقدیر ما و کار آقای صالحآبادی را معنادار میکند. یکی اساساً همین نهادی (انجمن خراسانیان) است که شکلگرفته است. اگرچه بهتناسب شرایط کرونایی در سالهای گذشته نامنظم بود، ولی نهادی به نام انجمن خراسانیها شکل گرفت و وجود دارد که باید از آقای «مهندس تقی زاده» و آقای «خروشی» تشکری ویژه داشت که پای ثابت و عمود این کار بودند و بقیه را دعوت کرده و میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر بخواهیم مسائل جامعه را عمیقتر موردبررسی قرار بدهیم میتوانیم بگوییم دو پدیده یا دو مؤلفه در تاریخ معاصر ایران پررنگ است. یکی پردامنگی قدرت و میزان حضور و نفوذ قدرت سیاسی در عرصه فرهنگ، سیاست، اجتماع، اقتصاد و دیگری ضعف نهادهای مدنی. اگر این ضعفها را ضعف برای توسعه بدانیم هرچقدر در کم کردن این موانع قدم برداریم گامهای بزرگ روبهجلو برداشتهایم. بخصوص که همه ما قبول داریم و به تجربه دریافتهایم که فکرهای بزرگ باکارهای کوچک شروع و به نتیجه میرسد. نهادهای مدنی چه زمانی تقویت میشوند؟ وقتی کسانی بر اساس علایق و وابستگیهایی دورهم جمع بشوند و همبستگی را تقویت کنند. زوال همبستگی مسئلهای مهم و قابلتأمل در جامعه ایران است. همه ما به صفت خراسانی بودنمان و به این صفت که در یک طیف فکری در کنار هم قرارگرفتهایم در فرازوفرودهای این سیساله در کنار هم بودهایم. خراسانی بودن و حفظ آن رویکرد مشترک آن کار بزرگی است.
مطالعه و تجربه من این است که هر چه ازنظر ارتباطی جلوتر آمدهایم بیشتر به سمت جامعه شبکهای پیش رفتهایم. این یعنی قویتر شدن ارتباطات افقی بهجای ارتباطات عمودی، یعنی افراد بهجای اینکه بر اساس نقشهای کاریزمایی و بهجای اینکه بر اساس قدرت، ثروت و منزلت با یکدیگر باشند، در جامعه شبکهای در موقعیتهای برابر به هم نزدیک میشوند و این مهم است. اگر به آینده ایران فکر میکنیم باید بدانیم که هرچقدر این جمعها باقی بمانند میتوانند مؤلفههای دیگر یعنی پردامنگی قدرت را کمتر و قدرت را مقید کنند. خواه قدرت سیاسی یا قدرت منزلتی باشد. اکنون زمان ارتباطات شبکهای مدنی است.
مؤلفه مهم رسانه در جامعه ایراندومین مؤلفه این است که کسانی که بهطور مشخص به تقویت این نهادها از طریق رسانهها میپردازند، به انگیزهمندی نیاز دارند. تجربه خراسانی در کار رسانه تجربه مهمی است. من همیشه به دانشجویانم در دانشگاه تأکید میکنم که اگر میخواهیم تاریخمندی کار ارتباطی و کار سیاسی و ملازمت این دو را با فرهنگ ایرانی و اسلامی ببینیم باید به عمل و نقش ملکالشعرای بهار نگاه کنیم. ملکالشعرای بهار نمونه یک خراسانی است. او جزو آخرین کسانی است که در مجموعه شعر کهن ایران قرار میگیرد و کاری نبوده که برای پیشرفت و توسعه ایران به آن بیندیشد و خود عامل به آن نباشد. روحانی و شاعر است و لباس روحانی را از تن درمیآورد و پوزیسیون حاکمیت میشود به زندان میافتد. نماینده مجلس میشود، روزنامه نوبهار را مدیریت و منتشر میکند و به دانشگاه میرود. کار در دانشکده ادبیات تهران کار سختی است چون دانشکدهای است که در سنت و آیین ادبی راسخ است ولی بهار در آنجا سبکشناسی را به کرسی تبدیل و آن را تدریس میکند. این کار بعد از دوران وزارت او است. از وزارت به دانشگاهی بودن رو میآورد و از دانشگاهی بودن به تشکیل انجمن صلح روی میآورد. آخرین کاری که از آن سر درمیآورد انجمنی است که برای پیشرفت صلح تشکیل میدهد. چنین نمونههایی در خراسان داریم. او در مشهد کار روزنامهنگاری آغاز میکند و نشریه محلی نوبهار را منتشر میکند و سپس آن را به نشریه سرا سری تبدیل میکند. بهار انگیزه داشت، چنین نمونههایی در مشهد فراوان بوده و هستند.
روزنامه نوای خراساندوستانی که پیش از این در مشهد باهم هممحله بودیم به یاد دارند که «حاج کربعلی» (حیاط کربعلی) روزنامه «نوای خراسان» را منتشر میکرد. زیر دفتر روزنامه مغازه نانواییاش قرار داشت و کار نانوایی را همزمان با انتشار روزنامه انجام میداد. «حاج کربعلی» نانوا هرگز انتشار روزنامهاش را رها نکرد. از این نمونهها در خراسان کم نیستند مثل مرحوم «محمدتقی شریعتی» و مرحوم «علی شریعتی» و مرحوم «فخرالدین حجازی» و مرحوم «تهرانیان». روزنامه «هیرمند» را هم آقای «فیاض» در خراسان منتشر میکرد. همه اینها درخور مطالعهاند. زنده نگهداشتن این تجربههای بومی مهم و آموزنده برای نسلهای بعد از انقلاب است.
فعالیت مطبوعاتی علی صالحآبادیبه نظر من آقای «صالحآبادی» ازجمله سیاست ورزان و مدیران بوده و هست که هیچوقت اجازه نداد انگیزهمندیاش سرد شود. به همین دلیل به کار روزنامهنگاری روی آورد. صالحآبادی قبل از «ستاره صبح» در روزنامه «همبستگی» مدیریت و کار مطبوعاتی میکرد. او در این کار آنچنان راسخ بود که دختر ایشان که در دانشگاه علامه طباطبائی در رشته کارشناسی ارشد روزنامهنگاری تحصیل میکرد دانشجوی من بود و تزش را هم با من گذراند. صالحآبادی خانواده را هم به کار روزنامهنگاری کشاند. این نشاندهنده انگیزه بالا و فهم درست از مسئله اطلاعرسانی و ارتباطات است که فردی همه امکانات خود را از خانواده گرفته تا سرمایه اجتماعی و مالی را به کار میگیرد تا در جامعه به روشنگری و تنویر افکار عمومی بپردازد.
من میدانم و میفهمم که روزنامهنگاری در کشور ما کار سختی است که جز با عشق، انگیزه، خلاقیت و پذیرش خطر ریسک نمیتواند ادامه پیدا کند؛ کار روزنامهنگاری از یکسو هیچوقت با شرایط امن مواجه نبوده که بگوییم کسی که کار روزنامهنگاری میکند با خیال راحت میخوابد. از سوی دیگر درآمد چشمگیر اقتصادی هم نداشته و در بهترین شکلش این بوده که اگر کسی قدرت مدیریت روزنامه داشته باشد بتواند روزنامه و یا نشریه را منتشر و حفظ کند و این کار مهمی است. من از همت و انگیزه آقای صالحآبادی تشکر میکنم و به نظر من انگیزه و پیگیری گمشده ما است؛ بنابراین هرکجا که دیدیم کسی انگیزه، همت و خلاقیت دارد باید وظیفه خود بدانیم از او تقدیر کنیم من هم به سهم خودم از علاقه ایشان در حوزه ارتباطات، حوزه سیاست، مدیریت رسانه و هزینههایی را که در این راه دادهاند تقدیر میکنم و امیدوارم بتوانند تا سالهای سال به این کار مهم ادامه بدهند و ستاره صبح دچار جوانمرگی مثل بسیاری از روزنامههای دیگر نشود. ستاره صبح اکنون به سن نوجوانی و جوانی رسیده است حیف است که جوانمرگ شود. متأسفانه مطبوعات در ایران دچار جوانمرگی میشوند. ازاینرو ما نشریاتی که چهل و پنجاه سال عمر دارند کمتر میبینیم. نکته مهم این است که روزنامه یا نشریهای آغاز به کار میکند تداوم داشته باشد، زیرا تداوم انتشار باعث جذب مخاطب بیشتر و اطلاعرسانی بیشتر میشود. من آرزوی تداوم کار آقای صالحآبادی را در روزنامه ستاره صبح رادارم.
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه علی صالح آبادی هادی خانیکی رسانه ها روزنامه نگاری زلزله ترکیه و سوریه کار روزنامه نگاری صالح آبادی ستاره صبح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۲۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.